برنامه غنیسازی زندگی زناشویی ( Marital Enrichment ) برنامهای پربار برای بهبود ازدواج است، که برای اولین بار توسط اولسون ( Olson ) در سال (۱۹۸۷) طراحی شده است. برنامههای غنیسازی ازدواج شامل: ۱- مواجهه ازدواج (یک برنامه پیشگیری مثبت در غنیسازی ازدواج) ۲- برنامه ارتباط بین زوجین ۳- برنامهRE برای ازدواج بهتر ۴- برنامه آموزش صمیمیت زوجین ۵- برنامه ارتقاء زوجین ۶- برنامه آمادهسازی اولسون ۷- برنامه انجمن غنیسازی زوجین در ازدواج، میشود (اولسون، فورنیر و دراکمن، ۱۹۸۷).
جهت دریافت مشاوره غنی سازی رابطه زوجین کلیک کنید
تاریخچه غنیسازی روابط
ریشههای تقویت ارتباط به دهه اول سال ۱۹۵۰ بازمی گردد (جورنی، ۱۹۹۰). زمانی که جورنی متوجه وجود والدین در حفظ مشکل کودکان شد. او اینگونه استدلال میکرد که این مشکل ممکن است بخاطر حسادت والدین از نقش ویژه درمانی تراپیست با کودک باشد و یا بخاطر تهدید غرور والدین از اینکه احساس کنند در نقش والدینی بدی قرار گرفتهاند و بچههایشان را سردرگم کردهاند. به نظر میرسید که به هر دوی این عوامل با نام نویسی کردن از والدین به عنوان دستیار تراپیست میتوان رسیدگی کرد (جورنی، ۱۹۹۷).
اینگونه استدلال شد که اگر والدین برای رفتار به شیوه درمان روانی آموزش ببینند، تغییر در سیستم خانواده افزایش زیادی خواهد داشت. این منجر به ایجاد درمان فرزندی، که در حال حاضر درمان تقویت ارتباط خانواده-کودک یا درمان خانواده-فرزندی نامیده میشود، شد. که در آن به والدین آموزش داده میشود تا بازی (نمایش) با بچههایشان اجرا کنند که مشابه درمان نمایش کودک محور راجرز است. سپس آنها یاد میگیرند که این مهارتها را انتقال و عمومیت دهند تا در زندگی روزمره در زمان درست بکار برند. آنها همچنین مهارتهای اصلاح رفتار و کار بامشکلات عاطفی خودشان را میآموزند تا در خانه استفاده کنند. این روشها برای خانوادههای مجزا یا گروه های خانوادگی نیز کاربرد دارد. پروژه تحقبقاتی سه ساله مشخص کرد که این شیوه خیلی موثر بوده است (جورنی۱۹۷۶، استوور۱۹۷۱، آکسمن۱۹۷۱).
این انگیزهای برای ایجاد درمانهای REبراساس همان اصول، فلسفه و روشها شد برای زوجها و خانوادههای که فرزندان بزرگتری دارند. از آنجایی که درمان RE عمدتا بر اساس آموزش مهارتها است، قدمی منطقی برای آموزش مهارتها به زوجها و خانوادهها است. قبل از اینکه به مشکلات حادی دچار شوند. این برنامهها تقویت RE و برنامههای پیشگیری از مشکل شدند (گینزبرگ، ۲۰۰۰).
تاریخچه برنامه آمادهسازی اولسون
برنامه آمادهسازی اساسا پس ازدرک مشکلات کار با زوجین در مرحله قبل از ازدواج قرار گرفته، شکل گرفت. در اواخر دهه ۱۹۷۰ دیوید اولسون در سه برنامه پیش از ازدواج که در آن برای گروه های ۵۰ نفری زوجین برنامههای سخنرانی ترتیب داده میشد، شرکت نمود. یک ارزیابی انجام شده حاکی از ناموثر بودن این برنامهها و رویگردانی و مایوس شدن زوجین از این برنامهها بود. سوال این بود که چه کمکی به زوجین باید کرد تا آمادگی بیشتر و بهتری برای ازدواج پیدا کنند؟ ایده اولیه این بود که یک پرسشنامه زوجین ساخته شود که از طریق آن زوجین بتوانند با یکدیگر در مورد رابطه خود صحبت نمایند. با طرح موضوعات مرتبط با زوجین در این پرسشنامه، جای این امیدواری وجود داشت که زوجین شروع به صحبت در مورد موضوعات خود نموده و حتی قبل از ازدواج آن را حل نمایند. پس از ساخت اولیه پرسشنامه، یک طرح پژوهشی برای تعیین اثربخشی آن بعنوان یک پرسشنامه پیش از ازدواج و نیز مشاوره برای زوجین طرحریزی گردید (اولسون و فورنیر۱۹۸۷).
این مطالعه بر روی پنج گروه انجام شد: زوجینی که هیچگونه آمادگی قبل از ازدواج نداشتند، آنهایی که در یک برنامه آمادهسازی شرکت کرده بودند، آنهایی که در برنامه آمادهسازی بدون دریافت بازخورد شرکت کرده بودند، آنهایی که در برنامه آمادهسازی به همراه دو ساعت بازخورددهی شرکت کرده بودند و در نهایت آنهایی که در برنامه آمادهسازی به همراه چهار جلسه دو ساعته بازخورد دهی شرکت کرده بودند. نتایج مطالعه به روشنی نشان داد که گروههای آمادهسازی در مقایسه با دو گروه اول به نتایج قابل ملاحظهتری دست یافتهاند. ضمن اینکه گرروه آمادهسازی و گروهی که از چهار جلسه دو ساعته بازخورددهی برخوردار شده بودند. تغییرات مثبتتری را در بین کلیه این گروهها نشان دادند. این یافتهها به شکلگیری پرسشنامه آمادهسازی انجامید که از آن برای سنجش زوجین بهره گرفته میشود.
پایههای نظری
نظریهای که پایهی رویکرد RE بر آن قرار دارد ترکیب منحصر به فردی از چها رمکتب عمدهی روان درمانی است: روان پویایی، رفتارگرایی، انسانگرایی و رویکرد بین فردی. براساس تجارب، تفسیر و برداشت جورنی از تحقیقات روانشناسی، خصوصا در بخش روان درمانی و اصلاح رفتار، تجارب بالینی و میدانی و مشاهدات بلند مدت، بخشهای از هر مکتب انتخاب و بقیه کنار گذاشته شد. آنچه باقی ماند بصورت یکپارچه و متحدالشکل بر پایه آموزش مهارتها گردآوری شد. بصورت خیلی خلاصه عناصر اصلی که شالوده… است را میتوان به شرح زیر توصیف کرد:
از نظریه روان پویایی مفاهیمی از قبیل اهمیت ضمیر ناخودآگاه و قدرت مکانیسمهای دفاعی، مفاهیم لزوم رشد روانشناختی، افزایش درک خویشتن، قدرت درمانی تخلیه هیجانی، تجربه عواطف سرکوب شده یا سر پوش گذاشته شده را در برمیگیرد. از نطریه آدلر، مفهوم رفتار انسان که با اصطلاحات جستجوی اهداف و قدرت تسلط جویی و میل به برتری درک میشود یعنی زمانی که انسانها هدفی را دنبال میکنند. از مکتب انسان گرایی، به ویژه نظریه راجرز، مفهوم مکانیسمهای دفاعی (ازتحریف واقعیت میآید) که بخاطر تهدید خودپنداره شخص شروع میشود گرفته شده است، همچنین مفهوم پذیرش دائم بیقید و شرط، احترام و همدلی برای ایجاد رابطهای مثبت و قوی و کاهش نیازهای دیگران از این نظریه اقتباس شده است. از نظریه یادگیری در همه ابعاد اجتماعی، رفتاری، شناختی این مفهوم بدست آمد که رفتارهای مفید و بهبود دهنده زندگی را میتوان با روش سیستماتیک آموزش داده و فراگرفت. عقیده بر این است که آموزش مهارتهای صحیح به شرکتکنندگان، رشد و تغییر مثبت ارتباط را بهبود و سرعت میبخشد.
روش های برگرفته از نظریه یادگیری و رفتار درمانی خیلی مفید شمرده شدهاند نه تنها برای افراد حرفهای که مهارتهای. RE را آموزش میدهند بلکه برای خود شرکتکنندگان تا بتوانند تغییراتی ایجاد کنند که مطلوب خود و شریک زندگیشان باشد.
از نظریه بین فردی که سالیوان (۱۹۷۴) منشاء آن بود و توسط لری (۱۹۵۷) گسترش یافته، این مفهوم دریافت شده که افراد مهم اطراف ما چگونگی عملکردمان را به ما میآموزند. تمام افراد به صورت ناهشیاری به روش خاصی برای پاسخ به دیگران عمل میکنند که احساس راحتی میکنند و به میزان کمتری اضطراب را به همراه دارد. بسیاری از روش های عادتی رفتار (آنهایی که هدفشان در ابتدای زندگی بود) آنچنان ناخودآگاه و خودکار شدند که لری (۱۹۵۷) آنها را “ انعکاسها ”نامید. نظریه REبیان میدارد که آوردن دامنه وسیعی از رفتارهای بین فردی به حوزه انتخاب خودآگاه، کلید روش های کارآمد و مقرون به صرفه برای بهبود رضایت فردی و بین فردی است.
بنابراین RE به شرکتکنندگان میآموزد که تشخیص دهند هر سکون و حرکتی از طرف شخص دیگر فرصتی ایجاد میکند تا بصورت خودآگاه طبیعت پاسخ دیگری را تغییر دهد و متعاقبا پاسخ تمام افراد دیگری که به دنبال میآیند را هم تغییر میدهد. بجز در روابط شیدایی که در آنجا نیز فرد فاقد اختیار نیست.
همیشه فرد این انتخاب را دارد که به گونهای عمل کند تا پاسخهای مطلوب بیشتری از طرف مقابل در پی داشته باشد. در حوزه هر ارتباط بین فردی، مخصوصا ارتباطات زناشویی و خانوادگی هدف RE این است که به شرکتکنندگان بیاموزد که چگونه به صورت خودآگاه چنین انتخابهایی داشته باشند.
افزایش توانایی افراد برای انتخاب کردنهای انعطافی و خودآگاه در خدمت رسیدن به اهداف اجتماعی و شخصی مثبتشان، به عنوان سریعترین و مطمئنترین راه تقویت سازگاری و کارایی ارتباطات مورد بررسی قرار گرفته است. از منظر RE پیشگیری و غنیسازی به عنوان نقاط مختلف روی یک زنجیره دیده میشود. اهداف پیشگیری، درمان و غنیسازی هر کدام بعنوان “کمک به مردم برای تغییر به سمتهای مثبت”دیده میشوند. اینکه پیشگیری است یا درمان فقط بستگی به زمان استفاده از آن دارد، برای مثال آیا آموزش در اوایل ازدواج یا بعد از آن دریافت کنند (اگر شما آموزش مهارتها به زوجین را زود انجام ندهید، مسلما مجبور خواهید بود بعدا این کار را انجام دهید). اگر این کار را زود انجام ندهید، افزایش متعاقب بافتهای زخمی روانی، یادگیری الگوهای جدید را پیچیدهتر و مشکلتر خواهد کرد. در این حالت بجای پیشگیری از درمان کمک گرفته میشود. (سیندر، ۲۰۰۰).
ریشههای نظری برنامه آماده سازی- غنیسازی السون
نسخه ۲۰۰۰ برنامه آمادهسازی – غنیسازی، یک برنامه پیش از ازدواج جامع و برخوردار از پایه و اساس نظری و تجربی و شواهد بالینی مرتبط با زوجین است. این برنامه با مد نظر قرار دادن چهار نکته مهم، به یک رویکرد پیشگیرانه موثر تبدیل شده است. این چهار نکته عبارتند از:
۱- باید عوامل مرتبط با موفقیت زناشویی شناسایی شود.
۲- باید زوجین در ارتباط با عوامل فوق الذکر سنجش گردند.
۳- با ارائه بازخورد و تمرینات به زوجین باید به آنها در حل مشکلات مشکلزا کمک نمود.
۴- زوجین به تمرینات کسب مهارت نیازمندند که به مهارتهای ارتباطی و حل تعارض تاکید داشته باشند. ابزار یا برنامهای که درصدد بهبود ارتباط زوجین است باید بتواند اطلاعاتی را در خصوص عوامل تعیین کننده در شکلگیری و تحول روابط قبل از ازدواج که پیشبینیکننده رضایت و ثبات زناشویی است، به دست بیاورد.
شیوههای مداخله
مهارتهایی که در ساختار RE مورد استفاده قرار گرفتهاند، آنهایی هستند که به احتمال زیاد برای برآورد کردن شدیدترین تمایلات خانوادهها تقریبا در همه فرهنگها کاربرد دارند. این تمایلات شامل عشق، دلسوزی، تعلق، اعتماد، وفاداری، امنیت و لذت هستند که در بین بقیه از اهمیت بیشتری برخوردارند. برآورده کردن هر یک از این تمایلات برای طرف دیگر و اعضای دیگر خانواده توسط فرد به عنوان یک کارکرد روانی- اجتماعی اساسی که در روابط نزدیک صورت گرفته است، تلقی میشود که با ایجاد یک فضای ثابت و پایدار، عشق و صمیمیت، خودباوری و رشد روانشناسی هرعضو را تقویت میکند. دلسوزی و علاقهمندی میتواند مهمترین عامل فردی در بهبود ارتباطات صمیمی سازنده، محبت دوگانه و قابل اعتماد و فضایی برای رشد شخصی باشد. به عبارتی از دیدگاهRE آنچه در بلندمدت مهم است و در دورههای RE بدست میآید روابط زوجی سالم، توانایی حل مسئله به روشی دو سونگر و منصفانه، توانایی حفظ جو مراقبتی در طول بحث و حل مسئله، توانایی اتخاذ دیدگاه فرد دیگر، توانایی تعامل با دیگر شرکتکنندگان، توانایی بوضوح دیدن خود و دیگری، توانایی مانع شدن یا کاهش دادن چرخههای تعامل منفی-منفی وخشم، توانایی تغییر در الگوهای رفتاری مورد انتظار فرد، کمک به فرد جهت رسیدن به تغییرات مطلوب مورد انتظار خودش و کمک به شریک خود تا تغییراتی که میخواهد انجام دهد. اینها هم تغییراتی است که از طریق تسلط برمهارتهای برنامه RE ایجاد میشوند. جنبه دیگر ایجاد و نگهداری ارتباطات رضایت بخش و پایدار شامل توانایی درنظر گرفتن تصویر کامل زمانیکه در رابطه به مشکل یا تضاد برخورد میکنیم. در این شرایط جنبهی خیلی رایج، نادیده گرفتن افکار و احساسات مثبت در طرف مقابل است. با ایجاد پنداشت مثبت، افکار و احساسات منفی زیر افکار و احساسات مثبت پوشانده میشود و رابطهای دوستانه ایجاد میشود. در یک رابطهی دوستانه انگیزه برای تغییر خیلی افزایش مییابد (گینزبرگ، ۲۰۰۰).
یک اصل عمومی کلیدی برای ایجاد تغییرات ساختاری در ارتباط، بیان صادقانه احساسات و افکار به روشی است عزت نفس طرف مقابل را تهدید نکند. انجام این کار یعنی یادگیری برای ابراز خویش به روشی دلسوزانه یک نوع ابزار است که توانایی همسر را برای درک و پذیرش افکار و احساسات گویند بالا میبرد وهم به نوبهی خود گوینده را راحتتر میکند تا به صورت باز و صادقانه و دلسوزانه خود را ابراز کند. در حقیقت دلسوزی و صداقت دو ارزشی هستند که از طریق RE ارتقا یافته و تقویت میشوند. کاربرد مناسب این دو مهارت در ارتباطات بین فردی بصورت ثابت باعث میشود دوستان صمیمی (وتقریبا هر کس دیگر) به رشد ارزش دیگری به نام تساوی حقوق برسند. در برنامهها و درمانهای RE، زوجین ۹ مهارت بهم پیوسته را میآموزند که باعث ترویج ارتباطات سالم میشود. استفاده از این مهارتها، فعل و انفعالات در مسیر احترام متقابل بیشتر، تفاهم، همکاری و علاقهمندی را تغییر میدهد.
تفاسیری که هر مهارت را تعریف میکنند خیلی خاص هستند. شبیه قوانین یک بازی هستند که اگر به قوانین عمل شود نتیجه آن رفتار با مهارت است. مهارت ابرازگری به شرکتکنندگان توانایی میدهد تا بتوانند منابع استرس، نیازها و امیال خویش را بهتر درک کرده و آنها را به دیگران به گونهای ابراز کنند که به احتمال خیلی کم حالت تدافعی، عصبانیت، خشونت و تضاد ایجاد کرده و بیشتر منجر به تفاهم، همفکری، همکاری و حمایت شود. این تخصص صاحبش را بر آن میدارد تا دیگران را در پروسه تضاد و حل مسئله با سرعت و موفقیت بیشتر و عصبانیت کمتر درگیر کند. مهارت تلقین، به شرکتکنندگان توانایی میدهد تا بتوانند با دلسوزی بیشترنیازها و آمال بین فردی، روانشناختی و عاطفی دیگران را درک کنند ودر طی زمان رفتارهای باز، صادقانه، مرتبط، متعهدانه، با همکاری، همدردی، حمایتی و صمیمی از دیگران استخراج کنند. مهارت بحث و مذاکره، به زوجین کمک میکند در زمانی که موارد مشکل را بحث میکنند فضای احساسی مثبت را حفظ کنند تا از تشدید عصبانیت و انحرافات تدافعی جلوگیری شود واحساسات عمیق و موارد ریشهای ضروری برای حل این موارد مشکل را با موفقیت و وسعت بیشتر درک کنند. مهارت تسهیلگری، به شرکتکنندگان توانایی میدهد تا از مارپیچهای ارتباطی منفی-منفی خارج شوند و با بهره گرفتن از مهارتهای RE ارتباط را دوباره از سر بگیرند. مهارت حل تعارض، به شرکتکنندگان این توانایی را میدهد تا راه حلهایی خلاق برای مشکلات شان تدبیر کنند. راه حلهایی که رفع نیاز دو جانبه را افزایش دهد و کارآمد و بادوام باشند.
مهارت تغییر خود، به شرکتکنندگان توانایی میدهد تا به دیگران کمک کنند طرز فکر، احساسات و رفتارهایشان را تغییر دهند تا اهداف شخصی و بین شخصی شان را بهتر انجام دهند. مهارت انتقال و عمومی سازی، به زوجین آموزش میدهد تا از مهارتها در زندگی روزمره و با افراد مهم دیگر علاوه بر همسر (مانند بچهها، والدین، دوستان و همکاران) استفاده کنند. مهارت نگهداری، به شرکتکنندگان توانایی میدهد که مهارتها را در طی زمان حفظ کنند. برنامههای غنیسازی و پیشگیری از مشکل که برگرفته از درمان RE است برنامهای برای کمک به زوجین است تابه سطوح عمیق احساسات و کسب بینشهای درون شخصیتی مهم برسند. یک عامل مهم در این رابطه راهی است که به زوجین پاسخ به جملات خودابرازی همسرشان را آموزش میدهند. در بسیاری از برنامههای دیگر و در آموزش اساسی بیشتر تراپیستها در رابطه با نوع پاسخ مورد استفاده ارباب رجوعشان، شرکتکنندگان یاد میگیرند آنچه که فرد دیگرمی گوید را تفسیر و منعکس کنند. در RE به اولین پاسخ به فردی که خودش را اظهار کرده است، پاسخ موکد میگویند. این همان پاسخی است که توسط تراپیست در زمان درمان به زوجین آموزش داده میشود.
شکل (۲-۲) نشان میدهد که چگونه ۹ مهارت RE میتوانند برای ارتقای روابط زوجها به کار روند و در صورتی که به درستی آموخته شده و در موقعیتهای مختلف در طول زمان به کار روند به خوبی میتوانند سلامت جسمی و روانی مورد انتظار را ایجاد کنند. شکل (۲-۲) نشان میدهد که RE سعی دارد تغییرات مثبت در عواطف، شخصیت و رفتار ایجاد کند که همگی با یکدیگر تغییراتی را در یک مدل پیوستگی منسجم نشان دهند. روند این شکل شامل: در صحبتهای منزل، همچنان که زوجین بر روی موضوعی برای ارتقای روابطشان، یا حل مسئلهای کار میکنند، مهارت همدلی، دلسوزی و ارتباط، اعتماد و صداقت و احترام بین آنها را افزایش میدهد. مهارت بحث و مذاکره به زوجین اجازه میدهد که بر تمرکز خود ادامه داده و به ریشهی مشکل دست یابند، حتی زمانی که بحث آنها انواع تعارضات سخت و رنجآور و اضطرابزا را به دنبال دارد. در حالت کلی شریکها به یکدیگر کمک میکنند تا به استفاده از مهارت به صورت توافقی و مشترک ادامه دهند. بعضی اوقات خود گفتگو همه چیزی است که برای حل تعارض یا مشکل نیاز است زیرا برطرف نمودن مشکل، چیزی نیست که به توسعه الگوی رفتاری جدید از طرف یک یا هر دوی زوجین باشد. وقتی که الگوی جدیدی از رفتار نیاز باشد، مهارت حل مشکل یا تعارض زوجین را قادر میسازد توافقی واضح را توسعه دهند که تا حد امکان به رفع نیاز صد در صدی هر نفر نزدیک شوند و توافق کنند که چه کسی دقیقا چه چیزی، چه موقع و چند مرتبه انجام دهد. همچنین به آنها کمک میکند تا طرحی را گسترش دهند جهت ارزیابی اینکه این توافق چقدر خوب عمل کرده و در طی زمان تغییرات لازم را انجام دهند. در چنین مواردی، توافقات بیشتری انجام میشود که امکان استفاده از مهارتهای تغییرخود و کمک به تغییر دیگران را میدهد تا دائما منجر به تغییر در زندگی روزانه شود. افراد تحت آموزش از رفتارهای جدید با افراد دیگر در شرایط دیگر میتوانند کار کنند که مهارت انتقال و عمومیسازی میشود. همان طور که زوجین طرحهای بهبودی را توسعه داده و اجرا میکنند و در حل مشکلات و تعارضات موفق میشوند، آنها میل و توانایی خود و همسرشان برای ایین کار را گسترش میدهند. نتیجه آن هماهنگی بیشتر، صمیمیت بهینه و رضایت بالاتر از ارتباط است. بعلاوه از طریق عمومیسازی و انتقال و ظرفیت آنها برای استفاده از مهارت نگهداری برای حفظ تغییرات مثبت در طی زمان، شرکتکنندگان ارتباطات مهم دیگر را بهبود میبخشند. پیوستگی کلی مهارتها تغییر شخصیت مهمی را ایجاد و در کل موفقیت در بهبودی سلامت روانی و جسمانی را ایجاد خواهد کرد. و در آخرباید در نظر داشت که RE شامل مهارتهای مشتق از تغییر رفتار است، بنابراین مهارتهایRE کاملا برای مشکلات رفتاری مانند سیگارکشیدن و مصرف مواد مخدر یا الکل نیز کاربرد دارد (سوکا، ۲۰۰۵).
روش های درمان RE
روش حل بحران-این روش زمانی استفاده میشود که بحرانی وجود دارد و باید ظرف یک تا پنج ساعت حل شود زیرا تنها تعداد ساعات کمی برای درمان در دست است. این روشی است که برای حل یک تعارض تنها ظرف مدت یک تا پنج ساعت طراحی شده است. بسته به ضرب العجل، جلسات میتوانند دریک یا نیم روز ماراتن طراحی شوند. تراپیست نقش ارباب رجوعان را با استفاده گسترده از روش هایی درمانیRE بنام شستشو و شدن که در قسمتهای بعدی توضیح داده میشود، با طول زیاد اجرا میکند.
روش تجربی-این روش زمانی استفاده میشود (جورنی، ۱۹۸۹) که محدودهی زمانی برای درمان بخاطر چند علت از پنج تا ده ساعت درمانی است. این درست است که شروع مراجعان به کار روی مشکلات جدی خود بسیار سریعتر از زمانی است که منتظر بمانند تا اینکه کاملا مسلط بر مهارتهای هستهای و محوریREشوند و باعث صرفه جویی در وقت میشود ولی این خطر را ایجاد میکند که مراجعان نتوانند به صورت کامل و مطمئن مثل روش زمانبندی شده مهارتها را یاد بگیرند.
روش زمانبندی شده- در این روش تخمینی زده میشود راجع به مدت زمانی که طول میکشد تا ارباب رجوعان مسائل اصلی یشان را برطرف کرده و بتوانند از مهارتها در زندگی روزمره شان استفاده کنند، اینکار بر اساس اطلاعات جمع آوری شده در ورودی انجام میگیرد. زمان آن بین ده تا بیست ساعت است اما ممکن است بیشتر طول بکشد، اگر مشکلات خاصی باشد که نیاز به زمان بیشتری داشته باشد و همچنین تلاش میشود تعهدی از زوجین برای این مدت زمانی گرفته شود.
روش های مداخله
یکی از نشانههای مهم برای فهم فرایندRE این است که زمانی که مهارتهای اصلی یاد گرفته میشوند و این کار خیلی زود انجام میگیرد، به ارباب رجوعان هرگز اجازهی اینکه با یکدیگر به صورت غیر حرفهای تعامل کنند داده نمیشود. وقتی یک یا هر دو نتوانندماهرانه عمل کنند، درمانگر از روش های حل مشکل، مدلسازی، شدن و شستشو استفاده میکند (روش هایی که در قسمتهای بعدی توضیح داده میشود). همچنین مهم است بدانیم که بعد از یادگیری مهارتهای اصلی تعاملات بین ارباب رجوعان تقریبا انحصاری وبین شریکها است. مهارت بحث و مذاکره تضمین میکند که هر دو همسر هر زمان خودشان را ابرازمیکنند دلسوزی دریافت کنند. بدین معنی که در تمام لحظات گفتگو به نوبت یکی از همسران در نقش ابراز کننده و دیگری در نقش پاسخ همدلانه است. دستورالعملهای بحث و مذاکره به آنها نشان میدهد که چگونه به روش سازنده و هماهنگ از یک حالت به حالتی دیگر بروند به طوری که هم زمان به نیازهای عاطفی شان نیز پرداخته شود. وقتی به شرکتکنندگان یک مهارتRE آموخته میشود، عموم مراحل زیر در قالبهایی به کار برده میشود که بیش از یک روز یا آخر هفته طول میکشد:
۱- ارائه دلیلی عقلانی برای یک مهارت و اینکه چگونه میتواند برای رسیدن به اهداف ارتباطی کمک کند.
۲- ارائه تکالیف خواندن برای مطالعهی مهارتهای پایهRE شامل: الف) راهنمای برنامهی غنیسازی روابط (جورنی، ۱۹۹۱)، یا راهنمای کمکی غنیسازی روابط (جورنی، ۱۹۹۱)؛ ب) برنامه شنیداری غنیسازی روابط (جورنی، ۱۹۹۴) و ج) نوارهای سمعی غنیسازی روابط (جورنی واگلسنگ، ۱۹۸۱).
۳-استفاده از نوارهای ویدیویی یا نقش بازی کردن زنده در جلسه برای نشان دادن مهارت.
۴-طراحی و پاسخ دادن به سوالاتی در مورد قسمتهای مختلف مهارت.
۵-نظارت بر زوجین در تمرین مهارت، با کار بر روی موضوع خاصی که برای زوجین اهمیت دارد.
۶-ارائه تکالیف منزل برای تمرین هر مهارت، که کاربرد غنیسازی روابط را در خانه نشان میدهد.
۷-به تدریج ارائه تکلیف منزل برای تمریت مهارتها در خانه سختتر از زمانی میشود که عنوان، موضوعات و طرحهای غنیسازی و مسائل و تعارضات واقعی وجود دارد.
۸-تکمیل پرسشنامه روابط، چک لیستها و گزارشهای کوتاه و نوارهای صوتی که افراد از جلسات حل مسئله و تعارض در خانه تهیه میکنند.
۹- نظارت بر پیشرفت کامل و تاثیرگذاری کامل مهارتها با بهره گرفتن از آنچه در بالا آمد. ۱۰- چنانکه شرکتکنندگان کاملا در کاربرد مهارت ماهر شدند، ممکن است نظارت روزمره برنوارهای صوتی کنار گذاشته شود، ولی گزارش تمرینات و سایر تکالیف ادامه مییابد (گینزبرگ، ۲۰۰۰).
پاسخهای خاص رهبر یا درمانگر
چندین پاسخ رهبر یا درمانگر مورد استفاده در RE وجود دارد که در این تحقیق فقط بر روی آنهایی که منحصر به RE هستند بحث میشوند.
تبدیل شدن
در شدن (سیندر، ۱۹۹۶) پیش از آنکه مراجع با گفتگو آماده شود و یا مثل سرمشق دهی صورت گیرد یا پیشنهادی ارائه شود که متناسب با مراجع باشد و او را برانگیزد، درمانگر بیشتر نقاب و شخصیت مراجع آن را گرفته و با شریک”الف” یعنی”ب” صحبت میکند، چنانکه گویی درمانگر به “الف”تبدیل شده باشد. شدن در شرایط بحرانی که یک موضوع مشکل باید مورد بررسی قرار گیرد استفاده میشود. زمانی که زوجین هنوز انجام درست مهارتها را یاد نگرفتهاند و مراجع مغلوب احساسات شده و نمیتواند صحبت کند یا وقتی که احساسات و پویاییهای زیر بنایی درگیرند که برای شکل دهی و برانگیختن بسیار پیچیده هستند. (این مورد بخصوص در مورد نوجوانانی که در صحبت کردن خیلی مقاوم هستند بکار میرود).
رفع مشکل
رفع مشکل در هر نوع شرایط مشکل استفاده میشود. در حل مشکل رهبر یا درمانگر از مهارتهای RE مستقیما با شرکتکنندگان استفاده کرده و زوجین را در مهارتها مربیگری میکند. برای مثال زمانی که یک شرکت کننده بخاطر احساسات خیلی قوی قادر به ادامه استفاده از مهارتها نیست و همسرش نیز مهارت کافی برای مدیریت این وضعیت بصورت همدلی را ندارد. درمانگر با شرکت کننده همدلی میکند تا احساسات کاملا آزاد شود تا بتوانند استفاده از مهارتها را خودشان ادامه دهند. نمونه دیگر میتواند زمانی باشد که شرکت کننده مایل به دنبال کردن فرایندRE نباشد، در این صورت رهبر به صحبتهای شرکت کننده گوش میدهد و پاسخهای همدلانه میدهد تا زمانی که روشن شود که شرکت کننده میخواهد دیدگاه رهبر را گوش کند. در این هنگام رهبر از مهارت ابرازگری برای انتقال دیدگاهش در مورد مسئله استفاده میکند و سپس مجددا به شنیدن و همدلی با مراجع میپردازد. (سوکا، ۲۰۰۵).
شستشو دادن
شستشو دادن روشی پیچیده است که در آن درمانگربرای دو زوجی که هر دو بیمهارت هستند نقش شدن را انجام میدهد و به هر دو نفر پاسخهای همدلانه میدهد. هر زمان که درمانگر با نفر الف صحبت میکند یا نفر الف با او صحبت میکند، باید به گونهای به درمانگرنگاه کند ومخاطب قرار بگیرد گویا که درمانگر همسر اوست، وبرعکس. تفاوت این روش با روش های دیگرRE این است که مراجعان به جای صحبت با یکدیگر با درمانگر صحبت میکنند وراه حلهای تعارضات و مشکلات معمولا در ابتدا توسط درمانگر در نقش یک مراجع پیشنهاد میشود. از این روش برای حل سریع مشکلات عاطفی شدید در زمان کوتاه استفاده میشود. و روش اصلی حل مسئله و حل بحران در درمان RE است. (سیندر، ۱۹۹۶؛ به نقل از سیندر، ۲۰۰۰).
اهداف برنامهRE
به منظور ایجاد تغییرات مورد انتظار در افراد و زوجین آموزش ۹ مهارت در اهداف برنامه RE گنجانده شده است (جورنی، ۱۹۷۵، پرستون و جورنی، ۱۹۸۲؛ به نقل از برگر وهانا، ۱۹۹۹).
۱- مهارت بیانی (خود ابرازی) : این مهارت مراجع را مجهز میسازد به فهم بهترخواستها و نیازهای هیجانی- روانی و بین فردی، بیان خواستها و نیازها به افراد نزدیک بدون ایجاد اضطراب و تعارض و دفاعی برخورد کردن، رویارویی با تعارضات و مشکلات با اضطراب کمتر به طور جراتمندانه و مثبت. برخورد کردن.
۲- مهارت همدلی : این مهارت مراجع را مجهز میسازد به فهم بهتر نیازها و خواستهای روانی-هیجانی و بین فردی با دیگران، برانگیختن رفتارهای خودجوش و صادقانه و صمیمانهتر در دیگران.
۳- مهارت گفتگو و مذاکره : این مهرت مراجعان را قادر میسازد تا در هنگام کاربرد مشکلات و تعارضات یک جو عاطفی مثبت را حفظ نمایند. این امر باعث ممانعت از حاشیه رفتن از موضوعات اصلی و معطوف ساختن بحث به موضوعات اساسی میگردد.
۴- حل مسئله یا تعارض : این مهارت این توان را به فرد میدهد تا به همسر خود در یافتن راه حلهای خلاقانه برای مشکل خود کمک نماید. مراجعان یاد میگیرند راه حلهایی را برگزینند که به بهترین نحو ممکن نیازهای زن و شوهر را برآورده سازد.
۵- خود تغییر دهی : این مهارت این توان را به افراد میدهد تا به نحو موفقیتآمیزی توافقات خود را از همسرشان به مرحله اجرا در آورند. این مهارت به آنها کمک میکند تا یاد بگیرند چگونه هر چه سریعتر و همسانتر به تغییر نگرشها، احساسات و رفتارهای خود مطابق توافقات به عمل آمده بپردازند.
۶- کمک به تغییر دیگری : این مهارت هر یک از زوجین را از این توان برخوردار میسازد که به دیگری در تغییر دهی نگرشها، احساسات و رفتارها به نحوی موفقیتآمیز و همسان طبق توافقات به عمل آمده کمک نمایند.
۷- تعمیم دهی و انتقال : این مهارت به مراجعان در به کارگیری مهارتهای ارتقاء روابط در زندگی روزمره کمک میکند.
۸- مهارت آموزش نظارت : این مهارت مراجع را توانمند میسازد تا به آموزش استفاده همسانتر از مهارتهای RE در زندگی روزمره با دیگران بپردازد. یعنی آن که این مهارت به مراجع آموزش میدهد که به دیگران آموزش دهد به طرقی رفتار نماید که موجب ارتقاء خود انگاره فردی مراجع و سلامت روانی و بهبود رابطه شود.
۹- نگهداری : این مهارت مراجع را قادر میسازد تا همچنان و برای مدتهای مدید برای پیشگیری، حل مسئله و غنیسازی از مهارتها ی آموخته شده استفاده نمایند.
اهداف برنامه آمادهسازی-غنیسازی اولسون
برنامه آمادگی سازی- غنیسازی دارای شش هدف است که هر یک از این اهداف دارای یک تمرین جداگانه است. این شش هدف از این قرار هستند: کمک به زوجین در شناسایی و تکیه نمودن بر نقاط قوت رابطه و شناسایی حیطههایی از رابطه که مشکلزا بوده یا نیازمند برنامههای غنیسازی است، آموزش زوجین به منظور ارتباط موثرتر در زمینه موضوعات مهم، حل موضوعات مشکلزا با بهره گرفتن از الگوی حل تعارض ده مرحلهای، کند و کار و موضوعات مربوط به خانواده اصلی با بهرهگیری از نقشه زوجین و خانواده، طرحریزی برنامهای برای نیل به اهداف فردی، زوجینی و خانوادگی، برنامه آمادهسازی- غنیسازی پنج تمرین را برای کمک به زوجین در دستیابی به این اهداف طراحی نموده است. که هدف از آنها تشویق زوجین به همیاری و برنامهریزی با یکدیگر برای مواجهه باموضوعات مهم است (اولسون و اولسون، ۱۹۹۹).
تمرین ۱: سهیم شدن نقاط قوت و رشد آفرین
هر یک از زوجین سه حیطه که احساس میکنند از حیطههای رشد آفرین رابطه آنان محسوب میشود، انتخاب مینمایند. سپس هر یک از آنها تشویق میشود تا آنچه را که نقطه قوت رابطه میپندارد با دیگری در میان بگذارد.
تمرین ۲: تهیه یک فهرست از درخواستها
جراتورزی و گوشدادن فعال دو مهارت مهم هستند که در تمریین ارتباطی شماره دو زوجین بر آنها تاکید میشود. زوجین سه کار که از همسر خود انتظار دارند در اکثر مواقع انجام دهد را فهرست میکنند و به نوبت آن را با هم در میان میگذارند، که در این میان گذاردن خواستها باعث افزایش جراتورزی آنان در قبال یکدیگر میشود.
تمرین 3
در این تمرین مشاور یک فرایند ده مرحلهای را برای حل تعارضات، در خلال یک جلسه بازخورددهی به زوجین معرفی میکند سپس زوجین با انتخاب یک موضوع خاص، به عنوان تکلیف بر روی آن کار میکنند.
تمرین ۴: طرحها و بودجه مالی
در این تمرین از زوجین درخواست میشود تا جدولبندی بودجه را تکمیل نموده و هر یک فهرستی از اهداف مالی کوتاه و بلند مدت خود تهیه نمایند. این تمرین غالبا به شکل یک تکلیف به زوجین ارائه میشود. در این بین مشاور میتواند برای طرحریزی یک بودجهبندی واقع بینانه و عملی و تعیین اهداف مالی کوتاه و بلند مدت به زوجین کمک نماید (اولسون و دیفراین، ۱۹۹۷).
تمرین ۵: اهداف فردی، زوجی و خانوادگی
تعیین و سپس در میان نهادن اهداف به عنوان یک زوج، افزایش ارتباطات، صمیمیت نیز پیوند عاطفی را در پی میآورد. در تمرین ۵ به هر یک از زوجین یک تکلیف جداگانه داده میشود به این صورت که باید به تعیین دو یا سه هدف فردی، زوجی و خانوادگی بپردازند. سپس با بهره گرفتن از الگویی که تغییر نام دارد سعی کننند تا برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود کوشش کنند. اهداف باید ظرف یک مدت ۱ تا۵ ساله قابل دستیابی باشند. مشاور در خلال جلسه بازخورد دهی از زوجین درخواست میکند تا به نوبت اهداف خود را با یکدیگر در میان گذارده و به شباهت و تفاوتهای موجود بین آنها توجه کنند.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |
نشانی: زنجان سعدی وسط روبروی پاساژ ایران زمین ساختمان کیمیا طبقه اول واحد دو
فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.