طرحواره های ناسازگار اولیه

WhatsAppinstagram
۱۴۰۳/۱۲/۱۵ چهارشنبه
(0)
(0)

طرحواره های ناسازگار اولیه

طرحواره های ناسازگار اولیه

طرحواره ناسازگار اولیه چیست و چگونه تاثیر میگذارد

 

تابه حال با خود اندیشیده اید که تجارب کودکیتان باعث شکل گیری چه تصویری از خود در ذهنتان شده است و این تصویر در زندگی و رشد شخصیت شما چه تاثیراتی را گذاشته است؟ آیا می‌دانستید که این تصاویر می‌تواند در گرایش به مصرف مواد نیز تاثیر بگذارد؟ مقاله ی حاضر قصد آن را دارد تا به بررسی تاثیر این طرحواره ها بر روی گرایش به مصرف مواد بپردازد.

طرحواره ناسازگار اولیه چیست

طرحواره های ناسازگار اولیه ساختار های شناختی عمیق شامل باورهایی درباره ی خود هستند. طرحواره ها سازمان هایی از واقعیت هستند که به صورت نتیجه ی تجربیات عینی از محیط رشد می‌یابند. به ویژه آنهایی که از اوایل زندگی به وجود آمده اند تاثیر معنادار تری دارند. به بیانی دیگر طرحواره ها شامل عناصر سازمان یافته از واکنش ها و تجارب گذشته هستند که پیکره ای پیوسته و پایدار از اطلاعات قابل هدایت برای ادراک و تصدیق های بعدی را شکل می‌دهند. به این صورت که آنها فیلتر ها یا قالب هایی هستند که ما آنها را برای دریافت، سازماندهی و پردازش اطلاعات به کار می‌بریم. در واقع هر فردی مجموعه ای از طرحواره ها را برای فهم دنیای خود به کار می‌برد. رشد طرحواره ها اغلب به دوران کودکی باز می‌گردد. طرحواره هایی که در سنین اولیه رشد یافته اند اغلب خارج از حوزه ی آگاهی قرار دارند و زمانی که محرک های زندگی یک یا چند طرحواره را تحریک می‌کنند آن وقت فعال می‌شوند و اطلاعات شخصی را مطابق با این طرحواره ها به صورت اتوماتیک پردازش می‌کنند.

ازاین رو رفتار فرد قسمتی از طرحواره ی او نیست بلکه رفتار های ناسازگارانه به عنوان پاسخی در پاسخ به طرحوار های ناسازگار اولیه شکل می‌گیرند.بنابراین رفتار ها توسط طرحواره ها برانگیخته می‌شوند، ولی قسمتی از طرحواره ها نیستند. طرحواره ها ممکن است عملا مدت ها غیر فال باشند اما بعدا تقویت یا خاموش شوند که نتیجه تغییرات در نوع داده های دریافتی از محیط است. در واقع طرحواره ها موجب سوگیری در تفسیرهای فرد از رویداد ها شده و این سوگیری ها خود را به صورت نگرش های تحریف شده، گمانه های نادرست، اهداف و چشم داشت های غیر واقع بینانه نشان می‌دهند. بعضی از افراد به خاطره تجارب کودکی منفی، طرحواره های ناسازگار اولیه ای را ایجاد می‌کنند که بر شیوه ی تفکر و احساس و رفتار آنها در روابط صمیمانه بعدی و سایر جنبه های زندگیشان تاثیر می‌گذارند. طرحواره هایی که عمدتا در نتیجه تجارب ناگوار دوران کودکی شکل می‌گیرند، ناکارآمد هستند و می‌توانند باعث بروز مشکلات بین فردی شوند.

این طرحواره ها که تحت عنوان طرحواره های ناسازگار اولیه هستند، الگوهای هیجانی و شناختی خود آسیب رسانی هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل گرفته اند و در مسیر زندگی تکرار می‌شوند. طرحواره مفهوم و مقوله ای است مانند بسیاری از مفاهیم و مقوله هایی که افراد از طریق تعمیم های شناختی آنهارا شکل می‌دهند. در واقع افراد طرحواره هایی در مورد خود و دیگران به وجود می‌آورند. افراد مختلف با تجربه های زندگی بین فردی، اجتماعی و فرهنگی، طرحواره های متفاوتی را شکل می‌دهند، طرحواره هایی با محتوای متفاوت. همانطور که قبلا ذکر شده است، تجارب افراد از جانب والدین حمایت می‌شود و به باور هایی شبیه ” من دوست داشتنی هستم”و “من با کفایت هستم” تبدیل شده که این باور ها در بزرگسالی به دیدگاه مثبت درباره ی خود منجر می‌شود.

منشاء طرحواره های ناسازگار اولیه:

یانگ نظریه پردازمشهور در حیطه طرحواره معتقد است که، طرحواره های ناسازگار از نیاز های برآورده نشده ی دوران کودکی به وجود آمده اند. در واقع پنج نیاز اساسی کودک باید ارضا شود تا فرد رشد سالم داشته باشد. اگر هر یک از این نیاز ها برآورده نشود متناسب با عدم ارضای نیاز های اولیه طرحواره های ناسازگار اولیه شکل خواهد گرفت. از این رو هنگامی که رفتار والدین و شرایط محیط در حد بهینه و مطلوب باشد، در ساختار شخصیت کودک در این پنج حوزه شیوه و الگویی بهنجار ساخته می‌شود. چنانچه رفتار والدین و شرایط محیط در حد بهینه و مطلوب نباشد کودک مستعد ایجاد طرحواره های ناسازگار اولیه در یک یا چند حوزه می‌شود و هسته ی مرکزی شخصیت انسان را تشکیل می‌دهند. به طور کلی منشا طرحواره های ناسازگار، تجارب تلخ دوران کودکی است. افراد در بزرگسالی ممکن است با موقعیت هایی مواجه شوند که موجب فعال شدن طرحواره های ناسازگار اولیه شان می‌شود. در این حالت فرد دارد خاطره هیجان انگیزی از دوران کودکی خود را تجربه می‌کند.

 

 

چهارنوع تجارب اولیه وجود دارد که عبارتند از:

  • ناکامی های دردناک: که در نتیجه ی ارضا نشدن نیازها از جمله نیاز به عشق و محبت به وجود می‌آیند. این ناکامی وقتی به وجود می‌آید محیط فرد بیشتر ناکام کننده بوده و باعث شکل گیری طرحواره هایی مانند محرومیت هیجانی و طرد می‌شود.
  • آسیب یا ضربه زدن: آسیب و تعدی مانند آسیب جسمی، جنسی و یا روانی به فرد در دوران کودکی اش موجب می‌شود در او طرحواره هایی مانند بی اعتمادی، نقص و شرم و آسیب پذیری نسبت به ضرر شکل بگیرد.
  • تجارب مطلوب بیش از حد: والدین موقعیت ها و امکانات زیادی را برای فرزند خود فراهم می‌کنند و کوچکترین نیازی بی پاسخ نمی‌ماند که باعث شکل گیری طرحواره هایی مانند وابستگی، بی کفایتی و استحقاق در وی می‌شود.
  • همانندسازی انتخابی: فرد به طور انتخابی افکار، احساسات و رفتار والدین را درونی می‌کند و آن را به دیگر حوزه های ارتباطی اش با سایر افراد تعمیم می‌دهد.
menusearch
mahtacenter.ir
طراحی توسط سایت شرکتی